برنامه های آینده دنیای مارول بر چه مبنایی جلو می رود؟

به گزارش وبلاگ همه خوبا، طرح بزرگ دنیای مارول افسانه ای بیش نیست. در سال 2008، مارول، برنامه اصلی خود را بر مبنای مدل جدیدی از دنیا مشترک برنامه ریزی نمود. هیچ کس نمی دانست که اوضاع چگونه پیش خواهد رفت، زیرا طرح و برنامه های این استودیو از هر برنامه ای که پیش تر در هالیوود دیده شده بود جاه طلبانه تر بودند. اما موفقیت دنیای سینمایی مارول در سال 2012، با فیلم انتقام جویان که بیش از 1.5 میلیارد دلار در باکس آفیس دنیای فروش کرد، شروع شد و از آن موقع تا به امروز، مارول هر روز بیشتر و بیشتر به هدف خود نزدیک می گردد.

برنامه های آینده دنیای مارول بر چه مبنایی جلو می رود؟

در دنیای امروز، اینکه از گوشه و کنار بشنویم که هواداران مارول در خصوص برنامه بزرگ این کمپانی با هم صحبت می نمایند باعث تعجبمان نمی شود. در حقیقت چنین به نظر می رسد که دنیای مارول تمامی سال های آینده خود را برنامه ریزی کرده و همه چیز از فیلم های بعدی گرفته تا شخصیت های اصلی این فیلم ها سال ها قبل تعیین شده اند. تمام صحنه های انتهای فیلم های مارول یا سریال های تلویزیونی دیزنی پلاس به امید یافتن ارجاعاتی که می توانند نشان دهنده داستان فیلم های بعدی باشند، مورد موشکافی قرار می گیرند. در حقیقت این کار به یکی از عادات مردم عادی و دست اندرکاران عرصه سینما تبدیل شده است. به عنوان مثال در مرد آهنی 2 در سال 2010 نقشه ای نشان داده شد که به واکاندا اشاره می کرد و در نهایت پنج سال بعد در انتقام جویان: عصر آلترون ما شاهد این منطقه بودیم.

اگرچه چنین دیدگاهی در خصوص دنیای سینمایی مارول کاملا قابل درک است، اما می تواند کاملا اشتباه نیز باشد زیرا مانند هر فرنچایز دیگری، دنیای مارول نیز در چارچوب فرهنگ عامه در حال تکامل است و تهیه نمایندگان، کارگردانان، نویسندگان و تیم های فراوری نماینده، قطعا با توجه به محیط اطرافشان، تغییراتی را در فیلم های خود به وجود خواهند آورد. در حقیقت آنچه در واقعیت در دنیای مارول اتفاق خواهد افتاد می تواند بسیار متفاوت تر از چیزی باشد که مردم از آن انتظار دارند.

چرا مردم بر این باورند که استودیوی مارول طرح جامعی برای آینده خود دارد؟

درک اینکه چرا بسیاری از بینندگان تصور می نمایند استودیوی مارول، برنامه بلند مدت دقیقی دارد، سخت نیست. زیرا این طور به نظر می رسد که کل دنیای مارول پس از صحنه انتهای فیلم مرد آهنی که در آن ساموئل ال. جکسون به عنوان نیک فیوری معرفی گردید شکل گرفته و در حقیقت همین سکانس سبب خلق دنیای بزرگی شد که با استقبال بی حد و حصر مخاطبان روبرو گشت. به علاوه این خط داستانی توانست در سال 2012 در انتقام جویان به اوج خود برسد. اما همین فیلم هم با صحنه پس از تیتراژی به انتها رسید که داستان های زیادی را در دل خود جای داده بود و می توانست نقطه شروعی برای فیلم های دیگر باشد. مخاطبانی که با کمیک ها آشنایی نداشتند نمی دانستند مرد بنفشی که روی جایگاه نشسته کیست، اما خوانندگان کتاب های مصور، به وضوح او را می شناختند.

این برنامه در سال 2014 یعنی زمانی که استودیوی مارول، فاز 3 خود را راه اندازی کرد تا سال 2019 کاملا به اجرا عایدی. البته این اولین باری نبود که یک استودیو برنامه 5 ساله جسورانه ای را طرح ریزی می نمود، اما این اولین باری بود که یک استودیو برنامه 5 سال آینده خود را اعلام می کرد. بنابراین اگرچه انتقام جویان نقطه عطف فاز یک مارول به شمار میرود اما فاز سوم با رویدادهای بسیار مهیج تری به انتها رسید. در حقیقت ساخت دنباله انتقام جویان: نبرد ابدیت سبب شد که بینندگان، هر کدام از فیلم های فاز 3 را به عنوان تکه ای از پازلی ببینند که آن ها را به سمت نبرد نهایی علیه تانوس راهنمایی می نماید. بنابراین زمانی که فیلم انتقام جویان: انتها بازی در سال 2019 اکران شد، تمامی تماشاگرانی که تا به این لحظه منتظر مانده بودند به آنچه می خواستند دست یافتند، در حقیقت آن ها با خط داستانی و کاراکترهایی آشنا شدند که یک دهه برای رشد و تکامل شخصیتشان منتظر مانده بودند.

شواهدی که نشان می دهند طرح جامع دنیای مارول یک افسانه است

با این حال، آنالیز های دقیق تر نشان می دهند این عقیده که دنیای مارول دقیقا با جزئیات فراوانش، از قبل برنامه ریزی شده افسانه ای بیش نیست و در واقع، دست اندرکاران استودیوی مارول از آنچه که عموم مردم تصور می نمایند انعطاف پذیرتر هستند. چراکه اگر به دقت به جزئیات توجه کنیم خواهیم دید که تنها یکی از صحنه های پس از تیتراژ انتهای فاز 1 به اجرا عایدی. در مرد آهنی این طور به نظر می رسید که نیک فیوری قبلا با تیمی از ابرقهرمانان کار کرده اما بعد تعیین شد که تونی استارک اولین نفری بوده که با او همکاری کرده و چندین مورد ضد و نقیض نیز در رابطه با هالک و لوکی مشهود است. به عنوان مثال گویا لوکی هنوز مجبور بود از قدرت خود برای کنترل دکتر سلویگ در فیلم انتقام جویان استفاده کند، با اینکه در صحنه انتهای ثور توانسته بود او را تسخیر نماید.

یکی دیگر از موضوعاتی که نشان دهنده این موضوع است به شخصیت پردازی تانوس بازمی شود. در انتقام جویان: جنگ ابدیت، او به عنوان مخلوقی دیوانه به مخاطبان معرفی گردید که معتقد بود نیمی از موجودات زنده دنیا باید کشته شوند تا بتوان مطمئن شد که جمعیت دنیای از منابع موجود در مقیاس کهکشانی بیشتر نمی شود و همین امر سبب انقراض کهکشانی نخواهد شد. او شاید دیوانه بود، اما خود را خدمتگزاری می دانست که باید مسئولیت بزرگی را به انجام برساند. در مقابل در نگهبانان کهکشان ما شاهد کاراکتر تانوسی بودیم که کاملا برگرفته از کتاب های کمیک و عاشق آواتار مرگ بود. در واقع در این فیلم او به عنوان هیولایی نشان داده شد که کل نژاد گامورا و تاریخ گامورا را سلاخی کرد.

اعلام راه اندازی فاز 3 دنیای مارول در سال 2014 نیز حاکی از انعطاف پذیری این استودیو است. قرارداد بی سابقه مارول با سونی به این معنی بود که مرد عنکبوتی به برنامه های این کمپانی اضافه خواهد شد، دنباله های مرد مورچه ای ساخته می شوند و فراوری غیر انسان ها که در نهایت به یکی از سریال های تلویزیونی شکست خورده مارول تبدیل گشت متوقف خواهد گشت. حتی ایده اصلی فیلم انتقام جویان: جنگ ابدیت نیز مطرح گشت. اعلام فاز 3 به مخاطبان نشان داد که مارول برنامه های خود را بر طبق خواسته های تماشاگران و دنیای اطراف تغییر می دهد و به علاوه تا حدی شرح داد که چرا مارول اعلامیه های مشابهی را برای فاز 4 منتشر نکرد و در عوض ترجیح داد که بینندگان، خودشان در این خصوص حدس هایی بزنند و تئوری هایی را مطرح نمایند. اگرچه ممکن است یکی از دلایل این کمپانی برای عدم افشای برنامه هایش نیز همه گیری ویروس کرونا باشد.

استودیوی مارول چگونه دنیای مارول را برنامه ریزی می نماید

همه چیزهایی که در بالا به آن ها اشاره نمودیم یک سوال واضح را در فکر ما به وجود می آورند و آن این است که اگر داشتن یک طرح اصلی تنها یک افسانه است، این استودیو چگونه برنامه های آینده خود را برنامه ریزی می نماید؟ کوین فایگی، رئیس استودیوی مارول، همواره پیشنهاد کرده که این کمپانی باید برنامه ای پنج ساله داشته باشد که جزئیات آن کاملا تعیین باشند. اما دست عوامل مارول از لحاظ انعطاف پذیری همواره تا حد زیادی باز بوده و همین امر به آن ها اجازه داده است تا برنامه های خود را بر اساس واکنش مخاطبان تغییر دهند. قطعا در فاز 1 نیز همین طور بوده چرا که درو پیرس، یکی از نویسندگان استودیوی مارول اعتراف کرد که یکی از فیلم ها به علت راه اندازی فرنچایز انتقام جویان متوقف گشت. به گفته جو روسو، کارگردان هر دو فیلم انتقام جویان: جنگ ابدیت و انتقام جویان: انتها بازی همواره برنامه های دنیای مارول انعطاف پذیر بوده اند.

او در ادامه سخنانش افزوده که این روش همواره برای مارول موثر بوده و از این به بعد هم جواب خواهد داد، البته گاهی اوقات، بعضی ها با قطعیت در خصوص جزئیات صحبت می نمایند، اما در حقیقت اصلا برنامه ای وجود ندارد. معمولا تنها یک ایده وجود دارد که به ساخت یک فیلم می انجامد و همه چیز به این امر بازمی شود که فیلم تا چه حد پیروز باشد. اگر فیلم پیروز بود آنگاه شور و اشتیاق لازم برای ساخت دنباله های آن در عوامل فیلم به وجود می آید؟ در زمان شکوفایی استودیوی مارول نیز این استودیو ناگهان با ایده های بسیار منحصربه فردی روبرو شد که در نهایت به جنگ ابدیت و انتها بازی ختم شدند.

آنچه که پیرس می گوید نسبت به داشتن یک طرح از قبل برنامه ریزی شده معقول تر به نظر می رسد. با توجه به این استدلال، به احتمال زیاد این امر تصادفی نیست که خبر فراوری کاپیتان آمریکا 4 تا زمانی که مارول واکنش های مخاطبین را نسبت به فالکون و سرباز زمستان مشاهده نکرده بود، منتشر نشد و همین کار به آن ها اجازه داد تا سم ویلسون را به عنوان کاپیتان آمریکا انتخاب نمایند. علاوه براین با توجه به اینکه برنامه مارول به تدریج تکامل پیدا می نمایند و پس از واکنش های ضد و نقیض نسبت به جاودانگان و عملکرد ناامید نماینده آن در باکس آفیس، احتمالا آینده شخصیت هایی مانند سرسی و دروگ هنوز معلوم نیست. چنین رویکردی در واقع آزادی عمل سازندگان، نویسندگان، کارگردانان و تیم های فراوری استودیوی مارول را نشان می دهند.

به علاوه حال که دریافتیم بسیاری از برنامه های مارول با توجه به واکنش مخاطبان تغییر می یابند می توانیم بگوییم که بسیاری از ارجاعات نیز اتفاقی هستند. به عنوان مثال پیرس به این موضوع اشاره می نماید که سرباز زمستان، والدین تونی استارک را کشت و در کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان به این موضوع اشاره شد. پس از اکران فیلم، استودیوی مارول متوجه شد که این علت کاملا شخصی می تواند علت خوبی برای درگیری تونی استارک و استیو راجرز در کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی باشد. به احتمال زیاد بسیاری از ارجاعات و منابع نیز طوری طراحی شده اند که دست عوامل سازنده فیلم ها تا حد زیادی باز باشد. در واقع این استودیو در فاز 1 طرح هایش را با جزئیات بسیار زیادی برنامه ریزی می کرد که اشتباه بزرگی بود و بعید به نظر می رسد دوباره همین اشتباه را تکرار کند.

عدم وجود یک طرح اصلی برای فازهای 4 و 5 دنیای مارول به چه معناست

قطعا این امر پیامدهای مهمی را برای برنامه های فازهای 4 و 5 مارول به همراه خواهد داشت. به عنوان مثال فاز 4 با توجه به استانداردهای مارول، دستخوش انحراف های زیادی شد، زیرا در ابتدا قرار بود که این فاز با دنباله نگهبانان کهکشان بخش 3 شروع شود و تعدادی اسپین آف کیهانی نیز در این خصوص ساخته شود. اما زمانی که جیمز گان به خاطر شوخی های بی مزه خود در شبکه های اجتماعی، از دیزنی اخراج شد، این فیلم به تعویق افتاد، اگرچه او دوباره به استخدام این کمپانی عایدی. در حقیقت دنیای چندگانه مارول مملو از آشفتگی است و مارول فقط در نظر دارد تا فیلم هایی مانند مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست و دکتر استرنج در چند دنیای دیوانگی، لوکی و چه می شود اگر؟ قوانین اصلی را رعایت نمایند.

با نگاهی به بازه زمانی ای فراتر از چند دنیای و پنج سال آینده، فایگی بیان کرده که این استودیو باید ایده هایی برای بیش از یک دهه آینده داشته باشد. اما این ایده ها نباید ایده هایی خشک و غیرقابل دست کاری باشند. در واقع، مارول همواره در پی این است تا ببیند آثارش چگونه بر بینندگان می گذارد و لذا کارهای بعدی خود را با توجه به واکنش بینندگان و فرهنگ عامه تغییر دهد. هم اکنون فیلم نگهبانان کهکشان بخش سوم فرصت های کیهانی جدیدی را برای این استودیو به وجود آورده است. به علاوه اخیرا مارول کار بر روی اولین سریال تلویزیونی کیهانی دیزنی پلاس را نیز شروع کرده و زمان مناسبی را نیز برای این کار انتخاب کرده، بنابراین می توان به وضوح دریافت تنها کاری که این استودیو انجام داده این است که برنامه های خود را با تغییرات دنیای همسو کرده است.

البته یکی از تغییراتی که در چند سال گذشته در استودیوی مارول رخ داده راه اندازی دیزنی پلاس بوده به این معنی که مارول یک ابتکار عمل واقعی به خرج داده و داستان های خود را در بیش از یک رسانه منتشر می نماید. راه اندازی دیزنی پلاس سبب شد که مارول بتواند به راحتی بعضی فیلم هایش را به سریال تبدیل کند و یا برعکس و لذا در کارهای خود انعطاف پذیری بیشتری به خرج دهد. بنابراین قطعا بسیاری از مخاطبین دنیای مارول می خواهند ببینند که آیا بعضی از فرنچایزهای دنیای مارول در آینده شکل متفاوتی نسبت به آنچه انتظار دارند به خود می گیرند یا خیر.

منبع: screenrant

منبع: دیجیکالا مگ

به "برنامه های آینده دنیای مارول بر چه مبنایی جلو می رود؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "برنامه های آینده دنیای مارول بر چه مبنایی جلو می رود؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید